سلام دوستان نازنینم !
امروز سر از مصروفیت ها بدر اوردم تا یک برگ سبز اینجا پست کنم و جا دارد از شما عزیزان سپاس وقدر دانی کنم که می ایید و میخوانید. سعادت دارین را برای همه تان خواهانم.
امروز یک شعر از جناب داکتر سمیع حامد شاعر و نویسنده محبوب دیار را برایتان انتخاب کرده ام.
آخر٫ خودم!
گر جهنم ساختم فردوس هم میسازمت
ای وطن میسازمت آخر خودم میسازمت
آنقدر هایی که میگویند تنبل نیستم
با تفنگت گر شکستم با قلم میسازمت
آینه در آینه در رهگذار عاطفه
سنگ اندر سنگ در راه ستم میسازمت
هر که آمد بر سرت بم ریخت؛ اما غم مخور
من از آهنپاره های سرخ بم میسازمت
غم مخور ای خانهء ویران ولی زیبای من
با نفس های امیدم دمبدم میسازمت
تا تو زیباتر شوی گل میشوم گًل میشوم؟
باورم کن یک رقم نی یک رقم میسازمت