هرکس چیزی از سحر بیاموزد، پایان کارش با پروردگارش است . [امام علی علیه السلام]   بازدید امروز: 9  بازدید دیروز: 29   کل بازدیدها: 23032
 
از هر چمن سمنی
 
در حاشیه ء تاراج یک فرهنگ
نویسنده: آواره(دوشنبه 84/9/21 ساعت 7:54 صبح)

 

 

تاراج دامنه دارتر و دزدان دلیرتر

 

گزارشگر: James Astill

 

برگردان: صبورالله سیاه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

  

تپهء کوچک ”بزی خیل”، جایگاه ارزشمندی از دیدگاه باستانشناسی در سی و دو کیلومتری آفتاب برآمد کابل، سالها از چشم تاراجگران پوشیده مانده بود؛ ولی هنگامی که محمد ذاکر، یکی از پنج باستانشناس افغان، بر فراز آن بلندای خاکی پا گذاشت، در یافت که آنچه نباید، رخ داده است. سوراخ تازهء چهارکنج در کنار نیایشگاه بودایی سدهء هفتم دیده میشد.

 

پاسبان گفت: ”چیزی نیست، چیزی نیست. این پنهانگاه یکی از شکارچیان است. ” و آقای ذاکر اندوهگینانه زمزمه کرد: ”دروغ میگوید این آدم ....”

 

چپاولگران دو سال پیش در جوشاجوش رونق بازار خرید و فروش ارزشهای فرهنگی افغانستان به تپهءبزی خیل” دست یافتند. یک تن از جنگجویان با شتاب به گرداگرد تپه خط انداخت و نگذاشت کارمندان حکومت پا پیش گذارند. به اینگونه تاراج به دست گماشتگان خودی آغاز یافت.

 

گویی دیگر آن جنگجو سیر شده بود که روزی بر آن شد تا سیزده پیکرهء بودای ساخته شده در سدهء هفتم را به حاکمیت بسپارد و قول دهد که دیگر از دزدی دست خواهد کشید. ولی تازگیی آن سوراخ چهارکنج در نگاه آقای ذاکر پلیدی دیگری بود.

 

او ماتمزده گفت: ”حتا سربازان ما دزد استند. آنها وانمود میکنند که پاسبانی این جایگاه را به دوش دارند. ما که دور میشویم، آنها بیلهای شان را برمیدارند.” و افزود: ”در روزگار طالبان نیز چور و چپاول بود، ولی هرگز نه به اندازهء امروز. آنچه اکنون جریان دارد تباهی گسترده است. هر کس در هر گوشه برای خود میدزدد.”

 

پس از فروپاشی طالبان، افغانستان ”بهشت برین” چپاولگران شده است. طالبان با آنکه دو پیکرهء بزرگ بوداهای بامیان را ویران ساختند، به پاسداری بیشتر از سه هزار جایگاه دارای ارزشهای باستانی افغانستان پرداختند. اکنون تفنگداران محلی به همدستی دارهء جنایتکاران پاکستانی که میدانند حکومت افغانستان با وجود برخورداری از پشتیبانی ایالات متحده، توانی برون از شهر کابل ندارد، با پررویی آشکاری به چپاولگری ]آثار فرهنگی این کشور[ میپردازند.

 

آمار ادارهء آموزش، آگاهی و فرهنگ سازمان ملل (UNESCO) مینمایاند که ارزش پولی آثار باستانی دزدیده شده از افغانستان به سی و دو بلیون دالر، و به اینگونه بالاتر از پول فروش فروش مواد مخدر، میرسد. کارشناسان با آنکه درپیرامون بهای یاد شده همباور نیستند، میگویند عقربهء تاراج سنج در این کشور نشان میدهد که تهی شدن افغانستان از ارزشهای فرهنگی چندان دور نخواهد بود. افغانستان در نقش گرهگاه هزاران سالهء خاور و باختر گواه بهار و پاییز چندین مدنیت بوده است.

 

سید مخدوم رهین، وزیر اطلاعات و فرهنگ، نیز افزود: ”اگر روزگار همینگونه باشد که اکنون است، تا یکی دو سال دیگر افغانستان از تاریخ خویش تهی خواهد شد، و این فاجعه نه تنها ما که همه بشریت را به ماتم خواهد نشاند. هنگامی که یک اثر باستانی زیب اتاق پذیرایی فلان ملیونر عرب باشد، پیوندش با تاریخ میگسلد، زیرا بیهوده میشود.”

 

آن سیزده پیکرهء بودای ”بزی خیل” در موزیم کابل است، موزیمی که در گذشته از بهترینهای آسیای میانه به شمار میرفت، و در سالهای نخست دههء نود به دست گروههای مجاهدین به یغما رفت؛ سپس طالبان یادگارهای شگفتی از جمله عاجپاره های دو هزار سالهء بگرام را از آن دزدیدند و بسا از داشته های دیگرش را شکستند. اینک موزیم بدون سقف کابل، چشم به راه کمکهای وعده شده از سوی نهادهای جهانی نشسته است.

 

اندکی آنسوتر از کابل، بازهم ارزشمندترین جایگاه باستانی دیگر آشکارا در رهگذار دزدها افتاده است. در جایی به نام ”خروار” در دل این کشور، شهر کهنی به دامنهء چهل کیلومتر را بازیافته اند. برخی از باستانشناسان با اشاره به ریشه یابی آثار بازداشت شده از نزد دزدان در این ساحه میگویند، پیشینهء تاریخی شهر بازیافته به سدهء هفتم، اندکی پس از آمدن دین اسلام درین کشور، میرسد.

 

بانو Anna Rosa Rodriguezسخنگوی سازمان غیر حکومتی Society for the Afghanistan"s Cultural Heritage (SPACH) یا انجمن حفظ میراث فرهنگی افغانستان گفت: ”چنین دستاوردی در صد سال پسین دیده نشده است. این شهر را میتوان Pompeii آسیای خواند. آیا میتوانید تصور کنید؟ حتا بوداهای بامیان با آنها مقایسه نمیشوند. و دانشمندان نیز نمیتوانند آنجا بروند.”

 

جنگندگان محل چندین کارمند حکومت و نمایندگان سازمان ملل را از آنجا فرمان برگشت داده اند. گروهی از باستانشناسان ایتالیایی سه ماه پیش (پانزدهم اگست 2003/ س س) آنجا رفتند، ولی اجازه یافتند تنها یک روز را سپری کنند. سپس هنگامی که حاکمیت نه تن از افسران پلیس را به ”خروار” فرستاد، چهارتن آنها کشته شدند و دیگران توانستند بگریزند.

 

آقای Williams کارمند یونسکو گفت: ”جایگاههای همانندی که از آن آگاهی نداریم، در افغانستان فراوان اند. این کشور درست کاوش نشده است. کاوشهای کنونی به دست جنایتکاران یا همان دارهء تریاک فروشان، جنگجویان و تباه کنندگان افغانستان، آغاز و پایان مییابند. و ما هنوز نمیتوانیم روی جامعهء بین الملل را به اینسو بگردانیم.”

 

بودجهء یونسکو برای افغانستان اندکی بالاتر از یک ملیون و پنجصدهزار دالر است که نزدیک به همهء آن تنها در راه بهسازی زمینهء خالی بوداهای بامیان آب میشود. حکومت افغانستان زور بالاتر از پرداخت چهل دالر معاش ماهانهء آقای ذاکر را ندارد، چه رسد به توان پولی برای پاسداری از جایگاههای باستانی سرزمینش.

 

تحلیلگران در کابل میگویند که دارهء دزدها روزتاروز بیباکتر شده میروند. در روزهای پایان نوامبر 2003 در یک ایستگاه راه آهن پشاور، دزدانی با بودای هزاروپنجصد ساله (به سنگینی شش تن) بازداشت گردیدند.

 

روستاییان ”خروار” میگویند گماشتگان پاکستانی با فرمان و دستور به دنبال آثار عتیقه مشخص می آیند. آقای رهین نیز اشاره کرده بود که یک جنرال نظامی پاکستانی (نصیرالله بابر/ س س) در جریان نمایش آثار باستانی افغانی در موزیم Guimet پاریس با اعتراف به اینکه نمونه های بهتری از همین آثار را در خانه دارد، غوغا برانگیخت.

 

عبدالواسع فیروزی، گردانندهء انستیتوت باستانشناسی افغانستان گفت: ”دشواری چپاولگری مانند همه ماجراهای دیگر این کشور، کورگرهی است بر انبوه گرههای پیشتر. برای جلوگیری از آن بایست کاری کرد که برای پایان دادن به تریاک و تبهکاریهای دیگر بایسته است: استوار ساختن حکومت، داشتن دستگاه پلیس و ارتش مردمی، و از توان افگندن جنگسالاران. و با دریغ که ما هنوز چشم به راه نشسته ایم."

 

 

اشاره ها

 

1) این نوشته برگردانی است از گزارش Plunder goes on across Afghanistan as looters grow ever bolder چاپ روزنامهء (Guardian, UK, December 12, 2003)

 

2) Pompeii باستانشهری است در ایتالیا که پس از هزار و ششصد و هفتاد سال فراموشی زیر خاک و خاکستر آتشفشان، دوصد و پنجاه سال پیش بازیافت گردید.

 

3) بازیافته یی که گزارشگر آن را با ”دامنهء چهل کیلومتر در سینهء خروار” مینمایاند، ساحهء بودایی است به نام ”کافرکوت”، با پیشینهء هزار و پنجصد سال و مساحت کمتر از سی کیلومتر مربع.

 

4) چنان مینماید که James Astill هنگام پرداختن به کارنامهء طالبان درین نوشته، به آگاهیهای درست دست نداشته است. از همین رو نامبرده هم در آوردن گزارش ”دزدی پارچه های عاج بگرام از موزیم کابل”، بیراهه رفته است و هم در افسانهء نقش طالبان در ”پاسداری بیشتر از سه هزار جایگاه دارای ارزشهای باستانی افغانستان”.

 

نشریه های ”کتیبه” و خبرنامهء انگلیسی انجمن حفظ میراث فرهنگی افغانستان، سلسله نوشته های خانم Nancy Dupree، گزارش «حکومت و خریداری آثار دزدیده شده»، نوشتهء انور خلیل در شمارهء هفتم اگست 1995 روزنامهء The Muslim چاپ اسلام آباد (پاکستان)، و مهمتر از همه اعتراف آشکار جنرال نصیرالله بابر به خریداری همان عاجپاره های بگرام در برابر یکصد هزار دالر در گزارش ویژه به قلم ادریس بختیار در برگهای 66 و 67 ماهنامه Herald شمارهء نهم سپتمبر 1995 چاپ کراچی (پاکستان)، و پس از آنها چندین نشریهء جهانی مانند Le Monde International و The NewYork Times نمایانگر این نکته اند که عاجهای بگرام دستکم پانزده تا هفده ماه پیش از پا گذاشتن طالبان به شهر کابل (26 سپتمبر 1996) به تاراج رفته بودند.

 

و اینکه طالبان هرگز پاسدار ارزشهای کهن یا تازهء فرهنگی افغانستان (آنهم در بیشتر از سه هزار جا) نبوده اند، روشنتر از آن است که چون و چرا پذیرد.

 

5) نسخه هایی از همه اسناد یاد شده نزد نگارندهء این یادداشت در شهر ریجاینا میباشند.

 

[][]

س س

کانادا، 14 دسمبر 2003



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کرزی به پاکستان هشدار داد. (رسانه ها)
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384
بهار 1384
زمستان 1383

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
از هر چمن سمنی
آواره
( ای اشک دمی انیس ما باش ماهم ز نظر فتاده گانیم ))

|| لوگوی وبلاگ من ||
از هر چمن سمنی

|| لینک دوستان من ||
شبکه جوانان افغان
فردا
گلشن راز
اندوه ء غربت
سخن و سخنور
انسوی موجهای بنفش

|| اوقات شرعی ||